Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در یک نشست خبری در پاسخ به سوالی درباره بیانات روز گذشته مقام معظم رهبری درباره گسترش توافق ابراهیم که آن را «شرط‌بندی روی اسب بازنده» خواندند، گفت: «من فقط می‌گویم که مطمئن نیستم واقعا علاقه‌ای به این دیدگاه در این باره داشته باشیم. فکر می‌کنیم این توافق می‌تواند به طور بالقوه، یک توافق دگرگون‌کننده عادی‌سازی روابط برای منطقه باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

به گزارش فرارو، وی در بخشی دیگر از سخنان خود مدعی شد: «عادی‌سازی‌های روابط با اسرائیل، برای مقابله با ایران است. منفعت واشنگتن از توافق‌های عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی با اسرائیل، نقش آن‌ها در مقابله با فعالیت‌های ایران در منطقه است.»

این اظهارات در شرایطی مطرح می‌شود که وزارت خارجه آمریکا دوشنبه شب با این ادعا که ایران مانع بازدید بازرسان بین‌المللی شده است، اعلام کرد که ایالات متحده به بازگشت به توافق هسته‌ای فکر نمی‌کند. محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی، روز چهارشنبه در خصوص بازرسان، گفت: «بازرسان اخراج شده از سه کشور اروپایی بودند که مرتب رفتار سیاسی تند دارند، و بازرسان آن کشور‌ها را از لیست حذف کردیم. آژانس ۱۲۷ بازرس تایید شده در ایران دارد و این سه چهار نفر عددی در مقابل تعداد بازرسان رسمی نیستند. جوسازی در این مورد ناشی از رفتار سیاسی و عملیات روانی این کشورهاست که مرتب می‌گویند ایران مفاد برجام را یک طرفه انجام دهد و آن‌ها کاری نکنند.»

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز مدعی شد که ایران مانع حصول توافق میان این رژیم و عربستان سعودی برای عادی‌سازی روابط نخواهد شد. این اظهارنظرها، پرسش‌هایی ایجاد می‌کند از جمله این که قرار است توافق ایران و ایالات متحده به چه مسیری برود و آیا سیاست‌های عربستان و ایالات متحده در منطقه خاورمیانه تغییر کرده است؟ جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا و مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

همه بازی‌های عربستان در منطقه

جلال ساداتیان به فرارو گفت: «مسئله برجام که اساسا تمام شده است و طرفین هم به خوبی می‌دانند برجام به آن شکل سابق، اصلا قابلیت احیا ندارد، بنابراین عنوان کردن این موضوع، از طرف آمریکایی‌ها چیز جدیدی نیست. این موضوع حداقل تا زمان برگزاری انتخابات ایالات متحده، موضوعیت ندارد، چرا که آنان تصور می‌کنند اگر قرار باشد برجام رخ دهد، باید امتیازاتی بدهند که این امتیازات می‌تواند ابزار دست جمهوری خواهان برای حمله به دموکرات‌ها باشد و بنابراین آنان به یک توافق موقت با کمترین هزینه رضایت داده اند. در حقیقت آمریکایی‌ها هیچ هزینه‌ای نداده اند و ماجرای آزادسازی گروگان‌ها را نیز برای افزایش اعتبار دولت بایدن در انتخابات پیش رو، استفاده کرده اند.»

وی افزود: «عربستان با زیرکی‌های بن سلمان، تشخیص داده که با توجه به روابطی که با چین دارد، می‌تواند از نفوذ چین در منطقه برای خنثی سازی مسئله ایران، استفاده کند. درواقع عربستان از فرصت نزدیکی با چین برای ایجاد شروطی در رابطه با ایران استفاده کرد. چین نیز به ایران پیشنهاد داد مسائل خود را با عربستان حل کند و به نوعی تنش‌های عربستان با ایران با کمک واسطه‌گری چین حل شد. عربستان با این روش، سعی کرد از مشکلات احتمالی با ایران در آینده پیشگیری کرده و پروژه منطقه‌ای خود را پیش ببرد.»

دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا گفت: «روابط ایران و عربستان با ملاحظات متعددی همراه است. هدف اصلی عربستان این است که ضمن ایجاد رقابت منطقه‌ای با ایالات متحده، امتیازات بیشتری را از این کشور بگیرند. عرب‌ها، پیش از این سعی داشتند با نزدیکی به روسیه، رقبای منطقه‌ای ایجاد کنند، اما با اشتباه روسیه در قبال اوکراین، متوجه شدند که بهتر است به سمت چین، حرکت کرده و روی چین سرمایه گذاری کنند و از ابزار چین برای ایجاد رقابت با آمریکایی‌ها استفاده کنند. عربستان سه مانع را سر راه امریکا قرار داده است: از یک سو به دنبال جذب سلاح‌های پیشرفته است، از سوی دیگر مایل است به تکنولوژی هسته‌ای دست پیدا کند و در نهایت مسائل فلسطین را نیز مسائلی مهم در جهت حل مشکلات در نظر گرفته اند. درواقع عربستانی‌ها مایلند بیشترین امتیازات ممکن را از رابطه خود با ایالات متحده بگیرند.»

وی افزود: «آمریکایی‌ها نیز به خوبی متوجه هستند که عربستانِ بن سلمانی، به دنبال بازی با آنان، برای کسب امتیازات بیشتر است. البته عربستان تصور می‌کند که اگر اسرائیل نیز همراهی کند، می‌تواند از دوستی با اسرائیل در راستای تامین امنیت خود استفاده کند و لابی‌های اسرائیل و آمریکا را نیز با خود همراه کند. در حال حاضر عربستان در آمریکا سرمایه گذاری‌هایی دارد و آمریکا نیز در حوزه‌های مختلف در عربستان، سرمایه گذاری‌های متعددی کرده است. طبیعیست که دو کشور مایل به لغو سطح همکاری‌های خود نیستند.»

آمریکایی‌ها تغییر تاکتیک داده اند

مدیرکل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «آمریکایی‌ها واقعا به دنبال این بودند که به شکل نیابتی، گروه‌هایی را در منطقه شکل داده و تقویت کنند و سپس خود، از منطقه خارج شوند، اما اکنون به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها تغییر رویکرد داده و پشیمان شده اند. آمریکایی‌ها در حال برگشت به منطقه هستند، اما نه به شکل گسترده و مشابه با روش‌های قبلی، بلکه بیشتر در قالب قرارداد‌های امنیتی جدید که با کشور‌هایی از جمله عربستان، بحرین و امثالهم منعقد می‌کنند. امریکایی‌ها می‌توانند با این روش، پایگاه‌های خود را در کشور‌هایی که توان مالی بالا دارند، تثبیت کنند. با این راهکار، ایالات متحده، هزینه‌های کمتری نیز پرداخت خواهد کرد.»

وی افزود: «سیاست‌های جدید آمریکا در منطقه، تفاوت‌هایی مشهود با سال‌های گذشته دارد. آمریکایی‌ها، ابتدا تصور می‌کردند که باید تمرکز خود را از منطقه برداشته و عمده رقابت خود را به منطقه شرق دور ببرند و در آن جا با چینی‌ها رقابت کنند. زمزمه‌های این سیاست به ویژه در زمان اوباما مطرح شد. آمریکا تصور می‌کرد با این روش، بهترین تصمیم را گرفته است. اما بعد‌ها دیدند که چینی‌ها در حال دور زدن آنان هستند. اکنون آمریکایی‌ها سعی کرده اند هندی‌ها را نیز فعال کنند. نتانیاهو در صحبت‌های اخیر خود در سازمان ملل، حتی برای هند تعیین مسیر کرد. وی در خصوص مسیر تبادل تجاری هندی‌ها مسیری را در نظر گرفته که عربستان، اسرائیل و مدیترانه در آن جای داشته باشند؛ بنابراین آنان به دنبال این هستند که مسیر «یک کمربند یک جاده چین» را دور بزنند.

مسائل اقتصادی از یک سو و تلاش برای پیشگیری از گسترش نفوذ چین در منطقه از سوی دیگر، در کنار تلاش برای اعتبار بخشی به حضور ایالات متحده در منطقه، آمریکایی‌ها را به تجدید نظر در تصمیم گیری‌های منطقه‌ای در محدوده خاورمیانه سوق داده است. اما این تغییرات به هیچ وجه شباهتی به سال‌های گذشته ندارد. آمریکا به دنبال افزایش آشکار تعداد پایگاه‌های نظامی خود در منطقه نیست. آمریکا طی سال‌های پیش، هزینه‌های مادی سنگینی بابت پایگاه‌های نظامی خود در منطقه متحمل شده و در سیاست‌های جدید، به دنبال این است که با هزینه‌های محلی و منطقه‌ای بتواند اهداف چند بعدی خود را به پیش ببرد.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: عربستان ایران اسرائیل توافق قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ایالات متحده آمریکایی ها عادی سازی منطقه ای کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۳۳۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • ریاض اولین مقصد «بلینکن» در دور جدید سفر منطقه‌ای خاورمیانه
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • آیا اعتراضات دانشجویی باعث تغییر سیاست آمریکا می‌شود؟
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • مقامات آمریکایی شایستگی اخلاقی اظهارنظر در خصوص حقوق‌بشر را ندارند
  • آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟
  •  دیپلمات آمریکایی در اعتراض به سیاست بایدن در غزه استعفا کرد
  • استعفای دیپلمات آمریکایی در اعتراض به جنگ غزه
  • انزجار افکار عمومی جهان از سرکوب دانشجویان آمریکایی معترض نسل‌کشی صهیونیست‌ها